1-چرا بدون بیمه ماشین خود را سوار
نمی شویم و یا اگر وسیله ای می خریم سعی می کنیم گارانتی داشته باشد تامطمئن باشیم ضررنمی کنیم و یا برای هر مشکل و یا شکایتی به وکیل مراجعه می
کنیم تا مبادا حقی از ما ضایع شود ولی هیچ موقع به این فکر نمی کنیم که
خانه ای که در آن نشسته ایم و یا می خواهیم بسازیم و یا می خواهیم بخریم و
هر لحظه می تواند در مقابل زلزله قرار گیرد چقدر در مقابل زلزله مقاوم است
و خدای نکرده اگه زلزله بیاید چه اتفاقی می افتند آیا قابل مقایسه با ضرر
های قبلی هست که اینقدر بی خیال ایم.
2-چرا
با وجود این همه کارشناس و کاردان عمران و معماری فقط بنگاه داران در مورد
ساختمان هاقضاوت می کنند .
3-چرا
ساخت ساختمان بعنوان مهمترین سرمایه خانواده ها با وجود این همه پیشرفت در
علم عمران با همان روش سنتی توسط افراد غیر متخصص ادامه می
یابد ایکاش باورمان شود که ساختمان سرمایه ملی است و باید درست ساخته شود .
4- چرا اکثرا" در موقع احداث ساختمان ملاتی را استفاده می کنند که چندین ساعت پیش ساخته شده است در حالی آیین نامه حداکثر 35 دقیقه برای بتن دستی وقت داده است آیا ساختمان و سرمایه آن اهمیت ندارد ویا افراد متخصص در ساخت و ساز وجود ندارد و یا هزینه ساخت و ساز آنفدر پایین است که ارزش هزینه نظارت درست ندارد و یا همه در ساختمان بشرط بدون اطلاع از آیین نامه ها و مبانی علم عمران متخصص اند .
5- چرا شهرادران در موقع لکه کیری و ترمیم آسفالت سطح شهر و کوچه ها آسفالت را به کارگران می سپارند تا آنها به دلخواه خودشان آسفالت کاملا" سرد شده را به چاله های پر از خاک و یا آب بریزند بنظرتان کارشناس برای نظارت وجود ندارد ؟یا شهرداری توان مالی برای استخدام ندارد ؟ویا هزینه آسفالت آن قدر پایین است که ارزش استخدام ناظر ندارد ؟و یا کارگران همه خود کارشناس اند وکارگر شده اند کدام یک.